حقوق زن در اسلام
هنوز عده ای سعی دارند نواقصی که در اسلام وجود دارد از جمله تبعیض هایی که در حقوق
اسلامی نسبت به زن روا داشته شده به عاملین اسلام نسبت دهند.غافل از اینکه خود
اسلام منشاء و سرچشمه همه این ظلمهاست. دوستی در وبلاگhttp://shemi.persianblog.com
سعی کرده اند همه مشکلات جاری را گردن ملاها انداخته و اسلام را به طریقی توجیه
کنند.
بهتر است به نمونه آیاتی که درمورد زنان گفته شده توجه کنید تا متوجه شوید چقدر
اسلام به زنان بها داده است
آیه 222 سوره بقره:
زنان شما کشتزار شمایند پس برای کشت به آنها نزدیک شوید. هرگاه مباشرت آنها را
خواهانید و برای ثواب ابدی چیزی پیش فرستید.....(فرستادن پیش کش چه مفهومی به جز
خرید سکس از زن می دهد)
آیه 227 سوره بقره: ......زنان را بر شوهران حقوق مشروعی است چنانچه شوهران بر زنان
لیکن مردان را بر زنان فزونی و برتری است.....
آیه 281 سوره بقره: ..... اگر مدیون سفیه و فقیر است و صلاحیت امضا ندارد ولی او به
عدل و درستی امضا کند و دو تن از مردان را به گواه آرید و اگر دو مرد نیابید یک تن
مرد و دو زن هر که را طرفین راضی شوند گواه گیرند...(توجه کنید که حتی گواهی دادن
زنان مشروط بر این است که دو مرد یافت نشود)
آیه 2 سوره نساء
اگر بترسید که مبادا درباره یتیمان مراعات عدل وداد کنید پس آن کس از زنان را به
نکاح خود آرید که شما را نیکو و مناسب با عدالت است.دو یا سه یا 4
آیه 10 سوره نساء
حکم خدا در حق فرزندان شما این است که پسران دو برابر دختران ارث برند
آیه 11 سوره نساء
سهم ارث شما مردان ازترکه زنان نصف است در صورتی که آنان را فرزند نباشد.... و سهم
ارث زنان ربع ترکه شما مردان است
آیه 18 سوره نسا
ای اهل ایمان برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه و به جبر به میراث گیرید(یعنی
اگر اکراهی در کار نبود آنان را نظیر یک کالا می توانید به ارث ببرید)
آیه 34 سوره نسا
مردان را بر زنان حق تسلط و نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا بعضی را بر بعضی
مقرر داشته و هم به واسطه آنکه مردان از مال خود باید به زنان نفقه دهند. پس زنان
شایسته و مطیع انهایند که در غیبت آنها حافظ حقوق شوهراتشان باشند و آنچه را که خدا
به حفظ آن امر فرموده تگه دارند و زنانی که از مخالفت و نافرمانی آنان بیمناکید
باید نخست آنها را موعظه کنید . اگر مطیع نشدند ار خوابگاه آنها دوری گزینید باز
مطیع نشدند آنها را به زدن تنبیه کنید .....
اینها نمونه هایی از آیاتی بودند که درباره ارج قرب زنان در قرآن آورده شده است.
اگر شمار احادیثی که زن را جزو مایملک مرد می داند و بدون اجازه او حق بیرون رفتن
از خانه ندارد و اگر چنین کند تا وقتی به خانه بر می گردد مورد لعن و نفرین فرشتگان
قرار می گیرد ،به این آیه های قرآنی اضافه کنیم متوجه خواهید شد که ریشه این تبعیض
در اسلام است نه در آخوندها
این دوست عزیز در وبلاگ خود یاد آور شده اند که اگر حضرت فاطمه مطیع شوهر بوده
شوهری مثل علی داشته نه همانند شما آخوندهای چند زنی. حتماً این دوست عزیز اطلاع
ندارند که تعداد زنهای حضرت علی از تعداد زنهای آخوندهای بیشتر بوده است. از حضرت
علی فقط 48 پسر به جا مانده است. پسر علی امام حسن کثیر الطلاق نامیده شده بود و
حضرت علی از مردم خواست که به او زن ندهند.کم امامی پیدا می شود که زنان آنها از 5
تجاوز نکند. فکر می کنم اگر امام زمان غایب نشده بود الآن مرا هم پارمیس بنت یکی از
امامها می نامیدند.
چند زنی بعضی از مردان هم در دوره اسلامی با پذیرفتن اینکه تعداد زنان از مردان
بیشتر بوده به هیچ وجه توجیه پذیر نیست. زیرا ممکن است شرایطی در جامعه بوجود بیاید
که تعداد زنان بر تعداد مردان فزونی یابد . آیا این توجیه پذیر است که زنان نیز چند
شوهر داشته باشند.؟ از طرفی اگر باور دارید که عرب دوره جاهلیت دختران خود را زنده
به گور میکرده پس چگونه تعداد زنان از مردان بیشتر بوده است؟
در اصل موضوع زنده به گور شدن دختران در زمان جاهلیت دروغی بیش نیست. تنها قبیله
بنی تمیم بود که به این عمل ننگین دست می زد. آن هم به این دلیل که وقتی دختر رئیس
این قبیله در یکی از جنگها به اسارت میرود وقتی شرایط آزادی فراهم می شود به این
دلیل که عاشق یکی از پسران قبیله غالب می شود حاضر به بازگشت به قبیله خود نمی شود
و پدر هم آنچنان خشمگین می شود که تصمیم می گیرد فرزندان دختر خود را از این پس
زنده به گور کند.
در ضمن جنگ هم در آن زمان تنها منحصر به مردان نبوده است. تعدادی از شهدا در جنگ
احد زنان بودند.زنان قبیله کلب نیز با مسلمانان جنگیدند و تعدادی از آنها را مقطوع
النسل کردند.
زنان هم در آن زمان کم عقل تر و عقب افتاده تر از مردان نبودند که حضرت علی فرمایش
دادند هرگز با زنان مشورت نکنید.زنان چیش از اسلام منزلتی بیشتر از پس از اسلام
داشتند . چنانچه اگر مردی از حق جار زنی استفاده می کرد و فقط دستش به چادر زنی می
رسید از هر گونه آسیبی در امان بود. همانطور که دختر پیغمبر از این حق استفاده کرد
و به شوهر خویش امان داد. خدیجه خودش به راحتی وارد کار تجارت شده بود. به واسطه
همو بود که محمد توانست دین خود را گسترش دهد. زنان شاعر نیز در آن جامعه کم
نبودند.در جامعه ایرانی که وضع زنان بهتر از عربستان بود. زنانی چون آزرمیدخت به
پادشاهی رسیدند. . زنانی چون پاریزاتیس ، زن داریوش دوم اگر چه پادشاه نبود اما در
عمل او بود که فرمانروایی می کرد.
پس گناه را به گردن این آخوندها نیندازید که آنها کاری به جز پیروی از دستورات قرآن
نمی کنند.
به پیروی از همین قوانین الهی است شورای نگهبان درقانونی که برای رفع کودک آزاری
توسط مجلس وضع شده بود پدر را با توجه به قوانین فقهی از این قانون مستثنی دانست. و
گفت چون پدر حق سرپرستی دارد از این قانون مستثی است. یعنی اگر مادری فرزند خود را
بکشد یا شکنجه کند مجازات می شود اما اگر پدری این کار را با فرزند خود بکند قانون
توسط فقه از او حمایت می کند.همانطور که چندی پیش در جراید خواندیم که کودکی زیر
ضربات زنجیر پدر خود جان سپرد.اما حکم قصاص برای او صادر نشد.این قوانین الهی است
که به آخوند ها اجازه سؤاستفاده می دهد.آنچه ما می کشیم از اسلام است نه از آخوند.